بدون عنوان
سلام عزیز دل خاله . فکر نکنی فراموشت کردما!!!!!!!!!!
به خدا درس داشتم . این مدتم نتم قطع بود الان که وبلاگتو باز کردم دیدم خاله های نتی کلی برات تبریک تولد گذاشتند
تعجب کردم . . .
من خودم وبلاگ نویسی میکنم (بزرگ که شدی همه ی وبلاگامو بهت نشون میدم تا بئونی خاله چه قدر دوست داره)
ولی . . . تا حالا هیچ کس تولد منو بهم تبریک نگفته
{ممنون از همه ی خاله ها }
عزیزم ما برات تولد گرفتیم .
تو کلاه گذاشتی سرت اونقدر ناز شدی ولی مثل همیشه از بس از کلاه بدت میاد هی از سرت در می اُوردی |:
بعد برا بابایی هم جشن بازنشستگی گرفتیم روزِ معلم . کلی خوش گذشت .
یاد گرفتی فوت کنی 24 ساعت داری فوت میکنی توی صورت مآ :)
داری کم کم راه ما افتی .
مامان الهام اونقدر از دستت حرص میخوره که نگو :)
راستی بابابزرگ بابایی هم چند روز پیش فوت کرد
البته یه خوبی داشت . چون هی مراسم بود تو می امدی اینجا و کلی خوش میگذشت .
حتی وقتی مامان الهام می اومد تو بغلش نمیرفتی :)
+ قرار شده آجی الهام هم شروع به نوشتن بکنه . ولی خوب تو براش وقت نمیزاری |:
بیچاره 24 ساعت حواسش به توست .
داره تلفنی با ما حرف میزنه یه دفعه ای غیبش میزنه میاد دنبال تو که داری یه جایی یه دستِ گلی به آب میدی :))))
دوست دارم بیشتر از خودم کمتر از خدا :)
بآآآآآآآآی
خاله ثمین نوشت : خاله های نتی فدای مهربونیاتون بشم ممنون بابتِ همه چی . حتما" لینکتون میکنم